×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

درخت دوستي بنشان

زخم سکوت

× اغلب انسانها در يك نوميدي خاموش زندگي ميكنند و همه ي ما نا ايمني هاي خاص خود را داريم . اجازه ندهيد زندگي شما در هراس از ادم هايي سپري شود كه همانند شما نوميداني خا موشند !
×

آدرس وبلاگ من

marfyakam.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/[email protected]

دخترم و بهار

دخترم کنار پنجره تنها نشست و گفت :...یاد بگذشته به دل ماند و دریغ .....نیست عمخوار ،که مرا یاد کند ......دیده ام خیره به ره ماند و نداد ....نامه ای تا دل من شاد کند ......خود ندانم چه خطایی کردم .....که زمن رشته ی الفت بگسست ......در دلش جایی اگر بود مرا .....پس چرا دیده ز دیدارم بست .....هر کجا مینگرم یادی از اوست .....مادر ! که امواج خنده اش بر چهر روز، روشنی دلکش سروده بود،.........او به چشمان ترم خیره شده ......درد عشقش که با حسرت و سوز ....بر دل پر شررم ،چیره شده ..... گفت از دیده چو دورت سازم ......بی گمان زود تر از دل بروی .......مرگ باید که مرا در یابد .......ورنه دردیست که مشکل برود ........کاش این لب که مرا می بوسید ...لب سوزنده ی مادر می بود ......می کشیدم ،چو در آغوش به مهر .......پرسم از خود که چه شد ؟ آغوشش!...........................غمگین نشسته،،.....دخترم زیر لب به دختر بهار............ گفت ....من بهارم !!!......ای دختر بهار حسد می برم تورا!.......عطر و گل و ترانه و سر مستی تو را ..................خورشید خنده کرد و موج سبز خزید .......خندید باغبان که سر انجام شد بهار ....دیگر شکوفه کرده درختی که کاشتم ......دختر شنید و گفت : ..چه حاصل از این بهار .....ای بس بهار ها که بهاری نداشتم ........ خورشید تشنه کام در آ ن سوی آسمان .....گویی میان مجمری از خون نشسته بود ......می رفت روز و خیره در اندیشه ای غریب .......دختر کنار پنجره محزون نشسته بود !!.......................ع

یکشنبه 29 اسفند 1389 - 4:11:17 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://sina378.baxblog.com

ارسال پيام

دوشنبه 1 فروردین 1390   9:58:57 PM

دلگیر نباش دلت که گیر باشد رها نمی شوی

آخرین مطالب


تنهایی


نامت ،تمام زندگی من.....ا


اینجا سکوت،گوشت را کرمیکند


خاطرات ای بیگانه ی من ...!اا


من نشسته ام وزمان را می نگرم


با تو دیشب تا کجا رفتم


با من قسمت کن


زنی که از کرانه ی تردید می آید


تنها به خاطر تو زندگی می کنم


این همه پرنده کجاست ا


نمایش سایر مطالب قبلی

پیوند های وبلاگ

آمار وبلاگ

37430 بازدید

36 بازدید امروز

3 بازدید دیروز

49 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements